قیام امام زمان(عج)، مظهر نهضت عاشورا/رحیم کارگر
یکی از پیوندها و اشتراکات نهضت حسینی و انقلاب مهدوی، همسانی و همگونگی مظاهر و جلوههای حماسی ـ عرفانی آن دو است؛ یعنی، این دو قیام، مظهر اتم و اکمل خدا محوری، حقّ خواهی، قیام به حق، عزّت مندی، اقتدار و ظفرمندی است. پیروزی از آن هر دو است؛ چه اینکه نهضت خونین عاشورا، پیروزی واقعی را از آن خود کرد و پس از مدتی طومار امویان را در هم پیچید و جانها و دلهای آزادگان را حرارت و روشنی بخشید. قیام مهدوی نیز در تمام ابعاد و محورهای انقلاب، پیروز و غالب خواهد بود و با شکست و نابودی تمامی دشمنان حقّ و اعداء الله، زیباییها، فضیلتها، نیکیها، خوشیها و…را تحقّق خواهد بخشید.
اضافه کردن دیدگاه جدید
مطالعه بیشتر
شتاب کن/ رحیم کارگر(پارسا)
ای فصل فصل بهاران ... شتاب کن !!
ای خرم از تو زمین و زمان شتاب کن !
دیگر بس است فاصله ها ، کم کن این فراق
دل مرده ایم ... مژده باران شتاب کن !!
ای نغمه امید ... زیباترین شروع عشق
دلکش ترین نشانه یزدان ... شتاب کن
ای وعده رهایی دنیا ...فروغ حق...
در انتظار طلوعیم... هان شتاب کن
رخ بر متاب آفتاب حقیقت زجمع ما...
دلتنگ توست تمام جهان شتاب کن
شوق تو دارد این نگاه پر از التهاب ما
روشن ترین کرانه ایمان... شتاب کن
تاریک و تیره هست این جهان تلخ...
اضافه کردن دیدگاه جدید
مطالعه بیشتر
جهان پيش از ظهور نور!
انس بن مالك - خادم رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) - مى گويد:حضرت على (عليه السلام) از جنگ نهروان باز مى گشت، در محلى به نام ((برثا)) دستور اتراق داد. در آن جا راهبى به نام حباب در غارى منزل داشت. وقتى همهمه لشكر اسلام را مى شنود، از غارش كه مشرف بر ميدان اتراق بود، پايين آمده و به دقت لشكر را بررسى مى كند، و با اظطراب و شتاب مى پرسد: اين چه لشكرى است؟ فرمانده آن كيست؟
يكى از لشكريان به او مى گويد: اين لشكر اسلام است و فرمانده آن اميرالمؤمنين على (عليه السلام) كه از جنگ نهروان باز مى گردد.
حباب با عجله از لابلاى مردم عبور كرده خود را به حضرت (عليه السلام) مى رساند و مى گويد:
اضافه کردن دیدگاه جدید
مطالعه بیشتر
عنايت مولا و رسوايى دشمن!
علامه مجلسى (رحمه الله) مى گويد:هنگامى كه بحرين در تصرف اروپاييان بود، مردى كه ناصبى و از دشمنان سرسخت اهل بيت (عليهم السلام) به شمار مى رفت، به عنوان فرماندار دست نشانده بحرين به حكومت رسيدت تا به رتق و فتق امور و بازسازى خرابى هاى ناشى از جنگ بپردازد.
وزير مشاور او نيز مردى بود كه در دشمنى با اهل بيت (عليهم السلام) از خود او سرسخت تر بود، و با هر موقعيتى كه به دست مى آورد، سعى در قلع و قمع و شكنجه و آزار دوست داران اهل بيت (عليهم السلام) مى نمود.
روزى همين وزير ناصبى، نزد والى بحرين رفته انارى را به او نشان مى دهد كه روى آن به طور برجسته نوشته بود:
اضافه کردن دیدگاه جدید
مطالعه بیشتر
غذاى بهشتى، و پذيرايى از دوستان!
ابو محمد عيسى بن مهدى جوهرى مى گويد:سال 268 هجرى قمرى به حج مشرف شدم اعمال حج را به جا آوردم، پس از پايان اعمال بيمار شدم. قبلا شنيده بودم كه مى توان امام زمان (عليه السلام) را ملاقات نمود و اين موضوع براى من ثابت شده بود به همين منظور، با اين كه بيمار بودم از ((قلعه فيد)) كه نزديك مكه و اقامتگاهم بود به قصد مدينه به راه افتادم. در راه هوس ماهى و خرما كردم، ولى به جهت بيمارى نمى توانستم ماهى و خرما بخورم.
به هر نحوى بود خودم را به مدينه رساندم، در آنجا برادران ايمانى ام به من بشارت دادند كه در محلى به نام ((صابر)) حضرت (عليه السلام) ديده شده است.
اضافه کردن دیدگاه جدید
مطالعه بیشتر
تشرّف شيخ ابن ابى الجواد نعمانى
شيخ ابن ابى الجواد نعمانى از كسانى است كه-به فرمايش بعضى از بزرگان-به حضور حضرت ولىّ عصر ارواحنا فداه رسيده است و در آنجا به حضرت عرض مىكند: مولاى من، براى شما مقامى در نعمانيّه و مقامى در حلّه است؛ چه اوقاتى در اين دو مكان تشريف داريد؟ فرمودند: در شبوروز سهشنبه در نعمانيّه، و شبوروز جمعه در حلّه مىباشم؛ امّا اهل حلّه به آداب مقام من؛ رفتار نمىكنند.
اضافه کردن دیدگاه جدید
مطالعه بیشتر
آیت الله بهجت:میزان عمل ما باید خشنودی امام زمان(ع) باشد
مؤمنان و شیعیان امام زمان(عج)، خود و اعمال خویش را در محضر آن حضرت می بینند و از ترس اینکه مبادا خاطر شریف آن عزیز را مکدر نمایند و یا محروم از عنایات ویژه حضرتش شوند، برای قرب بیشتر و جلب توجه خاص آن حضرت در راه تعالی و تکامل باید بیشتر تلاش کنند و مواظب باشند که نکند خدای ناکرده با اعمال و کردار ناپسند خویش خاطر آن حضرت را از خویش مکدر نمایند.
با توجه به مهربانی امام زمان(ع)، او انتظار سخت و مشکلی از ما ندارد. تنها چیزی که موجبات رضایت قلب مهربان آن حضرت از ما را فراهم می سازد، انجام واجبات الهی و ترک محرمات است.
اضافه کردن دیدگاه جدید
مطالعه بیشتر
مى خواهى هدايت شوى!
ابو عباس كوفى مى گويد:مردى مبلغى را براى تحويل به ناحيه مقدسه برد، او بدين وسيله مى خواست علامت و معجزه اى كه نشانگر امامت حضرت (عليه السلام) است مشاهده كند.
حضرت (عليه السلام) در نامه اى براى او مرقوم فرمود:
((اگر در جستجوى حقيقت هستى، هدايت خواهى شد، و اگر طالب چيزى هستى، به دست خواهى آورد. مولايت به تو مى گويد: آنچه با خود آورده اى بياور!))
آن مرد شش سكه طلا از روى آن مال برداشت و بقيه را براى حضرت (عليه السلام) فرستاد.
حضرت (عليه السلام) مرقوم فرمود: ((فلانى! آن شش سكه طلايى را كه وزن نكرده برداشتى و وزنش پنج دانگ و يك نخود و نيم است بازگردان!))