دوست ندارم تصورم نسبت بهش عوض بشه، هم چادریه، هم خندون، هم به ظاهر با حیا و همین که خانواده خوبی داره. اینکه حتی توی رستوران و عروسی هم چادرش رو از سرش درنیاورد باعث دلگرمی من شد. حتی وقتی به این فکر می کنم که توی اون ناز و نعمت زندگی می کردن و بازم روی اعتقاداتش بوده و مثل خیلی بچه پولدار های دیگه تا افتادن توی ناز و نعمت فوری دست از خیلی چیزا می کشن و یه مدل دیگه میشن نبوده. اسمش هم اسم با معنا و بزرگی هست؛ خدیجه. دیگه کمتر خانواده ای پیدا میشه روی دخترش چنین اسمی بذاره.
همه ی این ها باعث شد ازش خوشم بیاد، به چشم خواهری هم باشه خوش چهره است D: استغفرالله ... :)
اما ...
می ترسم!
از اینکه اسم واقعیش رو توی گوگل سرچ بکنم به عکس هایی برسم که ...
من از اینکه اعتمادم به این رسانه خدشه دار بشه می ترسم و ناراحت میشم اگر متوجه بشم تموم اون چیزی که از یک دختر مسلمان ایرانی توی سریال «جاده چالوس» از شبکه تهران به من نشون داده شده در واقع چیزی غیر از این تصویر سازی های تلوزیونیه :(